چرا درسخون نمیشم ؟ + فرهنگ اشتباه درس خوندن و اصلاح اون

قاتل تمرکز چیست؟ چطور تمرکزم رو افزایش برم؟ چرا تمرکزم کم شده؟

چرا درسخون نمیشم؟ با این که تلاش زیادی می‌کنم و به اهدافم هم پایبندم اما نمی‌تونم درس و به صورت مستمر درس بخونم و تلاش هام رو به نتیجه برسونم. دلیل این مشکل چیه؟ چطور می‌تونم درسخون بشم و درسخون باقی بمونم؟

درست یا نادرست بودن فرهنگ عامل اصلی موفقیت یا شکست افراد یک جامعه به حساب میاد. برای درک بهتر این موضوع می‌شه به افراد در کشورهایی مثل ژاپن، چین، کره و… اشاره کرد که واقعا در زمینه های زیادی حرفی برای گفتن دارن و موفقن.

دلیل برجسته بودن مردم در بعضی کشورها هم فرهنگ و دید درست افراد این کشور نسبت به تلاش و کار کردن روی اهدافشونه.

مثلا می‌تونیم به شالی کارهای چینی اشاره کنیم که سالانه حدودا 3000 ساعت کار مفید انجام می‌دن. یعنی در کمترین حالت ممکن چیزی در حدود 8 تا 9 ساعت کار در روز.

چون فرهنگ و دیدگاهشون این هست که “کشاورزی که هر روز قبل از طلوع آفتاب بیدار بشه و در روز 12 ساعت کار کنه، قطعا در ثروتمند کردن خودش و خانواده‌اش شکست نمی‌خوره.” یعنی حتی اقشار نسبتا ضعیف هم در کشورهای مختلف فرهنگ تلاش‌گری رو باور کردن و بر اساسش پیش می‌رن.

حتی در زمینه های علمی هم این موضوع صادقه. مثلا وقتی کیمیاگر اعظم، محمدحسین جدیدی نژاد، برای بازدید به کره جنوبی رفته بودن به ما گفتن که: “از شدت سخت و پیچیده بودن سوالات کنکور این کشور مغزمون سوت کشیده بود!”

در زمان مطالعه هم این افراد شرایط سفت و سختی رو دارن و بسیار تلاش می‌کنن. وقتی درباره ساعت مطالعه‌ی افرادی که پشت کنکور بودن ازشون پرسیدن، در کمال تعجب گفتن که در روز این افراد 17 ساعت مطالعه مفید دارن!

در کشور چین که اوضاع کنکور خیلی بدتر و رقابت هم شدیدتره، داوطلب هایی که برای کنکور مطالعه می‌کردن، در نزدیکی کنکور برای این که انرژی داشته باشن، سرم قندی مصرف می‌کردن تا بتونن به درستی دروس رو متوجه بشن.

دقیقا اگر به افرادی که در دانشگاه های برتر دنیا هستن یا در المپیادها مقام میارن هم توجه کنید، می‌بینید که از کشورهایی مثل چین، ژاپن، کره، فنلاند و… همیشه در اونها حضور دارن. دلیل این موضوع هم داشتن باور درستی از فرهنگ مطالعه و تلاش کردن به میزان درست و در جهت درسته.

 شاید بتونیم بگیم که در فرهنگ ما ایرانی ها در خیلی از مواقع برای کارهای خیلی زیادی تلاش کردن به اون صورت معنایی نداره.

اغلب فرهنگ ما درباره موفقیت یک فرهنگ منفعل و راکده. یعنی می‌خوایم با کمترین تلاش بهترین نتایج رو بگیریم؛ که همچین چیزی در اکثر مواقع جواب نمی‌ده.

گاها هم دیدمون این هست که برای موفقیت باید پولدار باشیم، در یک مدرسه خاص درس بخونیم، خوش شانس باشیم و خیلی چیزهای دیگه.

البته نمی‌شه تاثیر وجود امکانات در موفق شدن رو نادیده گرفت. اما هیچ آدم پولدار یا سمپادی یا کسی که بشدت هم خوش شانسه بدون تلاش درست به یک رتبه برتر تبدیل نمی‌شه.

برای درک بهتر این موضوع یک فرد موفق با شرایط و امکانات حداقلی رو براتون مثال می‌زنیم که با تلاش تونست به نتیجه برسه.

میثم حصاری، معلم مدرسه استثنایی در کردستان که 5 روز در هفته در مدرسه کار می‌کرد و 11 سال از درسخون دور بود! ایشون با داشتن فرهنگی مبتنی بر تلاش تونست در دانشگاه بوعلی سینای همدان در رشته‌ی داروسازی قبول بشه.

برای جواب دادن به این سوال که چرا درسخون نمیشم ؟ باید ببینید که آیا فرهنگ شما بر پایه تلاشه یا بر پایه شانس، نداشتن سهمیه، دانش آموز یک مدرسه عادی بودن وغیره؟

اگر در زندگی هر فرد موفقی ریز بشید می‌بینید که تلاش در زندگی تک تک اونها به یک شکلی همیشه وجود داشته و متوقف نمی‌شده.

مثلا در کتاب “رهبری” نوشته آقای سر آلکس فرگوسن، مربی محبوب و موفق فوتبال، این شخص می‌گه که “عادت داشتم 2 ساعت قبل از همه بازیکن ها به ورزشگاه می‎رفتم و 2 ساعت بعد از اونها هم برمی‌گشتم. نظم و توجه ریزه کاری ها در همه چیز برام مهم بود. ساعت های مطالعه می‌کردم.”

همین موارد هم باعث شدن که این شخص بتونه بارها با تیم خودش قهرمان جام بشه! دلیل این موضوع داشتن دیدگاه و فرهنگی بر پایه تلاشه.

بدون شک شما هم می‌تونید به همین روش پیش برید و تلاش هاتون رو به نتیجه برسونید؛ دقیقا مثل چیزی که ما در فرهنگی کیمیاگری به بچه ها آموزش می‌دیم تا بتونن بر پایه تلاشگری پیش برن.

در آخر هم باید بگیم که کسی که تلاش درست می‌کنه، بدون شک به نتیجه می‌رسه.